اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

لاله

آن شعله‌ام که صبح ازل در کنار عشق

پیش از نمود بلبل و پروانه می‌تپید

افزونترم ز مهر و به هر ذره تن زنم

گردون شرار خویش ز تاب من آفرید

در سینه چمن چو نفس کردم آشیان

یک شاخ نازک از ته خاکم چو نم کشید

سوزم ربود و گفت یکی در برم بایست

لیکن دل ستم زده‌ی من نیارمید

در تنگنای شاخ بسی پیچ و تاب خورد

تا جوهرم به جلوه‌گه رنگ و بو رسید

شبنم به راه من گهر آب‌دار ریخت

خندید صبح و باد صبا گرد من وزید

بلبل ز گل شنید که سوزم ربوده‌اند

نالید و گفت جامه‌ی هستی گران خرید

وا کرده سینه منت خورشید می‌کشم

آیا بود که باز بر انگیزد آتشم؟

اقبال لاهوری، پیام مشرق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد