اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

انسان و سنگ

تنهایی بی‌انتها تقدیر سنگ است.

تقدیر سنگ است این که کور و لال باشد.

     

هرگز نگرید از غمی، هرگز نخندد

بی‌درد و بی‌امید و بی‌آمال باشد.

      

گاهی به شکل صخره از دریای دوری

سیلی خورد روز و شبان خونسرد آرام.

گاهی به گوری افتد و ناگفته گوید،

آن کس که هرگز برنگردد چیستش نام؟

    

اما چو گردد پیکر مردان جاوید،

ریزند مردم بر سرش گل‌های خوش رنگ

سنگی اگر انسان شود، خوشبخت باشد.

ای وای اگر انسان بدبختی شود سنگ.

شاعر: ژاله اصفهانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد