اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

پارینه

چون سبویی‌ست پر از خون، دل بی کینه‌ی من

این که قندیل غم آویخته در سینه‌ی من

ندهد طفلِ مرا شادی و غم راحت و رنج

پر تفاوت نکند شنبه و آدینه‌ی من

زندگی نامدم این مغلطه‌ی مرگ و دم، آه

آب از جویِ سرابم دهد، آیینه‌ی من

کهکشان‌ها همه با آتش و خون، فرش شود

سر کشد یک دم اگر دودِ دل از سینه‌ی من

پر شد از قهقه دیوانگیش چاهِ شغاد

شکرِ کاووس شه این است ز تهمینه‌ی من

با می‌ نابِ مغان، در خمِ خیام، امید!

خیز و جمشید شو از جام سفالینه‌ی من

شعر قرآن و اوستاست، کزین سان دمِ نزع

خانه روشن کند از سوز من و سینه‌ی من

سال دیگر که جهان تیره شد از مسخِ فرنگ

یاد کن ز آتشِ روشن‌گرِ پارینه‌ی من

شاعر: مهدی اخوان‌ثالث

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد