اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

صدایم در نمی‌آید

تو را با غیر می‌بینم، صدایم در نمی‌آید

دلم می‌سوزد و کاری ز دستم بر نمی‌آید

نشستم، باده خوردم، خون گریستم، کنجی افتادم

تحمل می‌رود اما شب غم سر نمی‌آید

توانم وصف جور مرگ و صد دشوارتر زان لیک

چه گویم جور هجرت چون به گفتن در نمی‌آید

چه سود از شرح این دیوانگی‌ها، بی‌قراری‌ها؟

تو مه، بی‌مهری و حرف منت باور نمی‌آید

ز دست و پای دل برگیر این زنجیر جور ای زلف

که این دیوانه گر عاقل شود، دیگر نمی‌آید

دلم در دوریت خون شد، بیا در اشک چشمم بین

خدا را از چه بر من رحمت ای کافر نمی‌آید

شاعر: مهدی اخوان‌ثالث

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد