اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

طوطی قنّاد

الا ای نوگل رعنا که رشگ شاخ شمشادی

نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی

عروس بخت ما را ماه در آئینه می‌رقصد

که شمع حجله می‌خندد بروی چون تو دامادی

من این پیرانه سر تاجی که دارم با تو خواهم داد

که از بخت جوان با دولت طبع خدادادی

به‌صید خاطرم هر لحظه صیّادی کمین گیرد

کمان ابرو ترا صیدم که در صیّادی استادی

چه شورانگیز پیکرها نگارد کلک مشکینت

الا ای خسرو شیرین که خود بی‌تیشه فرهادی

قلم شیرین و خط شیرین، سخن شیرین و لب شیرین

خدا را ای شکر پاره مگر طوطیّ قنّادی

عروس ماه شاید چون توئی شیرین پسر زاید

مگر پرورده‌ی دامان حوری یا پری‌زادی

من از شیرینی شور و نوا بی‌داد خواهم کرد

چنان کز شیوه‌ی شوخیّ و شیدایی تو بیدادی

تو خود شعری و چون سحر و پری افسانه را مانی

به‌افسون کدامین شعر در دام من افتادی

گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت

به‌شرط آن‌که گه‌گاهی تو هم از من کنی یادی

خوشا غلطیدن و چون اشک در پای تو افتادن

اگر روزی به رحمت بر سر خاک من اِستادی

جوانی ای بهار عمر ای رویای سحرآمیز

تو هم هر دولتی بودی چو گل بازیچه‌ی بادی

به‌پای چشمه‌ی طبع لطیفی شهریار آخر

نگارین سایه‌ئی هم دیدی و داد سخن دادی

شعر: استاد شهریار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد