اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

نگاه بی‌گناه

تا از نگاه غیر بپوشم نگاه تو

مژگان شوم به حلقه‌ی چشم سیاه تو

خواهم چو جامِ باده بگردم به بزم نوش

تا آشنا شوم به لب باده خواه تو

خواهم به رغم گوشه‌ی میخانه‌های شهر

آغوش خویش را کنم از غم، پناه تو

چون اختر سرشک تو در مستی تو کاش

می‌ریختم به چهره‌ی هم رنگ ماه تو

روح مرا خدا همه از شام تیره ساخت؛

اما چرا نه تیرگیِ خوابگاه تو؟

دردا که عاقبت نشستم به راه تو

چون مادر از نوازش و مهرم چه چاره هست

با کودک‌ نگاهِ چنین، بی‌گناه تو؟

خورشید بهمنی تو و، لطفت مدام نیست

اما خوشم به مرحمت گاه گاه تو

سیمین! به شام تیره، مخور غم که هر شبی

روشن شود ز شعله‌ی سوزانِ آه تو

سیمین بهبهانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد